کران

دواش جز می چون ارغوان نمی‌بینم

کران

دواش جز می چون ارغوان نمی‌بینم

تا کدام اندیشه برون تراود و چه مایه ای داشته باشد.

آخرین مطالب

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سمپاد» ثبت شده است

اون قدیما، نون خونگی بود

سه شنبه, ۳ تیر ۱۳۹۳، ۰۸:۰۲ ب.ظ

 بیکاری هم چیز خیلی بدی نیست. برای رفع بیکاری هم گوگل را تجویز می‌کنند. داشتم تقریبا الکی سرچ می‌کردم که به یک مقاله برخوردم. محمد ناصرزاده نوشته بود.(می‌شناسیدش؟) البته لینک اصلی مقاله خراب بود. لینک اصلی توی nodet.net بود که الان احتمالا به دلیل تمام شدن ترافیک سایت خراب است.(این خرابی نودت دات نت خودش یه نماده ، احساس من این بود که از کل سمپاد قدیم همین یک سایت باقی مونده) مقاله را می‌گفتم. نوشته شده در تابستان هفتاد و یک، شماره‌ی دوم مجله‌ی استعدادهای درخشان (یادش به‌خیر). مقاله‌ای است معمولی درباره‌ی کارسوق و گزارش چند کارسوق انجام شده در آن موقع. کارسوق های خوبی انجام می‌شده. نزدیک به هزار نفر شرکت می‌کرده‌اند.این که چه‌قدر تاثیر داشته روی زندگی و تفکر افراد شرکت کننده به کنار. یا باعث ایجاد دوستی ها می‌شده و تجربه بوده و ... نکته‌ای که برایم داشت حجم کارهایی بود که انجام می‌شد. دیگر نرفتم پیدا کنم که آن سال بودجه سازمان فلان قدر بوده و تعداد کارمندان بهمان قدر و الان اوضاع چند چند است. واضح است به نظرم. آن سال‌ها سمپاد (شما به جایش خیلی کلمه‌ها می‌توانید بگذارید) یک جور سازمان جمع و جور بود با چند نفر گرداننده‌ی خلاق ، الان هر چند دیگر سازمانی نیست ولی همان اسم‌اش هم نهایتا دهن پرکن است. ناله‌هایم درباره‌ی نظام آموزشی و این‌ها را نمی‌خواهم تکرار کنم. ولی تقریبا هر چیزی که مدتش طولانی شد یا وصل به ارزش‌های جدید شد از بین رفت. سمپاد هم وصل شد به کنکور و موفقیت و ... . حتی دانشگاه هم همین‌طور شد. و حتی خود آدم که دیگر تاریخ انقضایش گذشت. البته آن موقعی گذشته بود که جناب حافظ گفت عالمی دگر بباید ساخت ، وز نو آدمی. ما که دیگر رسما داریم در دقایق تلف‌شده زندگی می‌کنیم.

  • محمدجواد