#بزن
- ۰ نظر
- ۱۵ فروردين ۹۳ ، ۲۰:۳۹
چه کرد با من این آهنگ ...
دو ساعت هم نشد که با فواد حرف زدیم. ولی بعضی آدم ها به دلیل همین کوتاهی دیدار اول در ذهن آدم میمانند. صبح تا غروب مشغول درس دادن بودیم و بعدش آمده بودیم بیرون برای یزدگردی و خوردن دیزی. از اینکه از المپیاد خوشش نمیآید گفت و از اینکه اگر برمیگشت به دبیرستان راه دیگری را انتخاب میکرد. خلاصه کلی سخن رفت در این باب و من هم بسیار دوست داشتم نحوه دید فواد را ، جانا سخن از زبان ما میگویی. وسطش از «کتاب امکان» اسم برد و گفت که حتما بخوانیدش و من هم در ذهنم ماند.
***
جادی پستی گذاشته بود و این کتاب را معرفی کرده بود. کمی هم از نظریات خودش دربارهی دانشگاه رفتن و ... نوشته بود. با تشکر از ایشون.
***
اینطور شد که این «کتاب امکان» به دستم رسید. نویسنده از سی کاری نوشته است که میتوان به جای دانشگاه رفتن انجام داد. باز هم دیدیم که سخن دل ماست این کتاب . گفتیم پستی زده و همگان را بر خواندن این کتاب تشویق کنیم :) این کتاب رایگانه و میتونین از اینجا سفارشش بدین. همینجا هم از علیسخاوتی (نویسنده کتاب) ، جادی و فواد عزیز تشکر میکنم :)
پ.ن :این پست مرتبط سپهراد رو هم بخونید .
پ.ن دو : مثل اینکه اگر کتاب رو سفارش بدین خیلی طول میکشه تا بیاد. این لینک مستقیم کتابه. ولی برای رضایت نویسنده سفارش هم بدین :)
مسجد جامع یزد.