خسته
عاشق نشو که روزی ،
کار جهان سرآید.
- ۰ نظر
- ۱۰ آذر ۹۲ ، ۲۱:۰۰
هوای بارونی و قدم زدن زیرش و عکس گرفتن.
این اینستاگرام هم بد نیست. جدیدا سر می زنم بهش همیشه. این هم لینک یوزرمه :)
اتحادیه ابلهان رو خریدم. ولی هنوز نخوندم. باید چیز جالبی باشه. تو مجله داستان کلی تعریف کرده بود ازش. این مجله داستان روهم از دست ندید. (همشهری داستان نه ها. داستان خالی! ). لیدی ال هم داره تموم میشه ولی اصلا به پای گری کوپر نمی رسه.
با یکی از بچه ها رفتیم بیرون و رادیو چهرازی گوش دادیم و بسیار خنده رفت. فضای خستگیمون مبتذل شد ولی :))
عید هم مبارک !
وبلاگ نویسی کار دشواری است و هروقت که سراغ آن می روی دشوار بودنش را می فهمی. بدون داشتن یک مطالعه منظم و یک ذهن ساختار یافته ، نوشته های وبلاگی ات چیزی بیشتر از پست های گوگل پلاس نمی شوند!فکر نکنم بتونم زودتر از یک ماه دیگه چیز خوبی بنویسم.ولی نوشتن همینجوری هم به این خاطر خوبه که متوجه میشی چه قدر نمی تونی حرف بزنی. خوب حرف زدن و قشنگ نوشتن یه چیزه، ولی چرت و پرت نگفتن از اون هم مهم تره!
وبلاگی که این چندوقت خیلی بهش سر میزنم سپهرداده. خوب می نویسه و زیاد هم می نویسه و ارزش خوندن داره نوشته هاش.اون کنار تو لینک هام هست. یه سر بزنید بهش.
پ.ن: تو این مدت مسیح باز مصلوب رو خوندم. نوشتن دربارش رو میذارم برای وقتی که کتاب دیگر نویسنده(زوربای یونانی) را هم بخونم.
یادداشت احسان رضایی این هفته همشهری جوان خیلی خوب بود. اشاره کرده بود به چند مورد از استادان ادبیات که چه طور این طور شدند. و بعد هم گفته بود که خیلی وقت ها یک کمک کوچک، یک توجه کوچک به یک نفر چه قدر می تواند در رشد او موثر باشد. و از این ماجراها زیاد هست. کتاب استاد عشق یک کتاب عالی در این زمینه است ،که دکتر حسابی از کجا شروع کرد و چی شد. یک کتاب هم هست " حتما شوخی می کنید آقای فاینمن" که زندگی ریچارد فاینمن،فیزیکدان مشهورـه. به نظر من خیلی مهمه که ازین دست اطلاعات داشت! خیلی وقت ها آدم می تونه مسیر زندگیش رو با استفاده از تجربه های افراد دیگه تعیین کنه.
این یادداشت بیشتر برای بیدار شدن خودم بود که دست از الافی بردارم و برم چندتا زندگی نامه بخونم !
بیست و سوم بهمن : دوتا سفرنامه خوندم که گزارشش رو توی پست بعدی میدم.