کران

دواش جز می چون ارغوان نمی‌بینم

کران

دواش جز می چون ارغوان نمی‌بینم

تا کدام اندیشه برون تراود و چه مایه ای داشته باشد.

آخرین مطالب

تمدن پلاستیکی

پنجشنبه, ۱۳ شهریور ۱۳۹۳، ۰۱:۲۷ ق.ظ

خیلی سریع شد. یکی نوشت :

«فیلسوف رومی پیشنهاد می کند که هر روز صبح قبل از اینکه از تخت خواب بیرون بیاییم کل اتفاقات روزی را که در پیش رو داریم با بدترین احتمالات و فجایع ممکن تصور کنیم. چیزی شبیه به خوردن یک لیوان لجن برای آمادگی مواجهه با همه چیزهایی که ممکن است در طول روز حال ما را به هم بزند.
به شکرانه ادبیات موفقیت کاری که ما معمولا انجام می دهیم دقیقا عکس تمرین پیشنهادی سنکا است. هر روز صبح خوشبینی را در خودمان تقویت می کنیم. هر روز صبح به خودمان می گوییم که تو می توانی. “کار نشد نداره.”  اهداف بزرگ برای خودت تعیین کن. تلویزیون کارآفرینهایی را نشان می دهد که از فقر مطلق و بدون یک دست و یک پا شروع کرده اند و حالا سی و پنج تا کارخانه دارند. پس تو هم می توانی.»

و بعد چیزهایی در مذمت این گفت. من هم سریع این را نوشتم :

«نسل ما نسل سال‌های موفقیت و خوشی است. نسل مرغ های ارگانیک و صبح از خواب پاشو و کودک درونت را بشناس و موج سوم. امید و انگیزه و کارگاه بزرگ خلاقیت برای خلق ایده های جدید و متحول کردن دنیا. در فعالیت های جمعی و خیریه شرکت کنید چون فلان می‌شود. مدیر یک دقیقه‌ای من باش. چگونه در مترو علاقه درونی خودتان را کشف می‌کنید. خوش‌بین باش و مطمئن باش که یکی یکی پله های موفقیت را طی می‌کنی. برای طی کردن پله های موفقیت اصول فلان را رعایت کن. و بعد زندگی خوب است چون در فروشگاه کنار  خانه ات چهل نوع پنیر به فروش می‌رسد و  ما بهترینیم و صلح جهانی و پیشرفت علم.

اما همه‌ی این ها مزخرفات هستند. مزخرفات هم نیستند حتی. تمدن ما تمدن دسته خر مصنوعی است. این جمله به نظرم بهترین جواب برای همه چیز است. و به همین دلیل همه‌مان با تایلر دردن هم‌ذات پنداری می‌کنیم ولی نمی‌دانیم همه‌ی ما مثل آدم‌های دور و بر تایلر مفلوکیم. تمدن خیلی چیز به ما داده است ، ولی وقتی همه چیز را از دست دادیم آن وقت آزادیم که هر کاری بکنیم.»

  • محمدجواد

گفت و گو

فایت کلاب

موفقیت

نظرات (۷)

agha yekam tozih bishtar midi ?
man daghigh nafahmidam chi shod  :))
پاسخ:
به نظرم واضحه تا حدی دیگه. منظورم در درجه ی اول مزخرف بودن این القائات موفقیت و خوش‌بینی و این‌هاست و جلوگیری از احمق شدن خودمون. و به نظرم اولین قدم برای دوری از احمق شدن دوری از همه‌ی رسانه‌ها و دوری از تقریبا هر چیز پر طرفداره.
نه ببینید من باهاتون موافق نیستم .شاید ما هنوز درست تفاوت تفکر امیدوارانه بیخودی و خوش بینی رو نفهمیدیم . با بخش دوم حرفتون موافقم چون رسانه ها صرفن بدنبال سود خودشونن نه چیز دیگه .
پاسخ:
بدبینی بسیار زیاد یک روش آنارشیستی برای مقابله با احمق بودنه.
گذشته از این حرفا خیلی خیلی مهمه که ادم این حرفا رو از چه کسی میشنوه از یک فیلسوف یا یه نویسنده موفق مثل جک کنفیلد یا یه رسانه تبلیغاتی
  • محمد مهدی جهان آرا
  • به دوست عزیز بالایی :
    من کلا به موضوع اصلی کار ندارم ولی اینکه یه حرف وابسته باشه به گویندش (یه حرف ثابت) اصلا به نظر منطقی نیست‌! مستقل از محتوا و هدف گوینده این من و شماییم که قدرت تحلیل داریم و تصمیم میگیریم بپذیریم یا رد کنیم و گوینده نباید هیچ تاثیری داشته باشه مگر اینکه در فرایند تحلیل دچار مشکل باشیم یک جور عدم عدالت درونیه به نظرم :D
    پاسخ:
    احسنت :)
  • امیر کفشدار گوهرشادی
  • اهمممم
    :)

    پاسخ:
    موضع خودت رو مشخص کن  :))
    دوست گرامی
    حرفه شما درسته ولی من منظورم این نبود که حرف رو بدون توجه و به صرف گویندش قبول کنی  منظورم این بود این قبیل حرفا 2 دسته اند اول اینکه فقط یه عده ادم بدون توجه به هیچ چیز می گن شاد باشیم و هیچ مشکلی نیست (در حالیکه بیخوده این حرفا ) ولی دسته دوم (مثل افرادی که مثال زدم )‌ حرفشون درسته و برای اینکه شاد و مثبت اندیش باشیم راه کار اراپه می دن نه الکی حرف بزنن . بعد هم من فکر نمیکنم هیچ فایده ای توی منفی نگری باشه . مهم پیدا کردنه راه حله نه مشکل در حالی که افراد منفی نگر فقط مشکلات رو می بینن . (و این مشکلیه که جامه ما واقعن ازش رنج می بره )
  • امیر کفشدار گوهرشادی
  • آدم یه «اهممم» هم نمی‌تونه بی‌طرفانه بگه؟

    پاسخ:
    :D
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی