بی بال پریدن
« اگر حرف از تارهای صوتی گلو برخیزد ٬تنها پرده ی گوش را به لرزه در می آورد.
اما اگر حرف از تار و پود د دل برخیزد٬پرده ی دل را هم می لرزاند.
شاید این حرف ها در قالب های قراردادی قرار نگیرند؛
و شاید این حرف ها در قلب های قراردادی قرار نگیرند؛
اما خدا کند این حرف ها دست کم در یکی از قلب های بی قرار جای بگیرد. زیرا:
در خانه اگر کس است، یک حرف بس است » بی بال پریدن٬ص 10
بی بال پریدن یک کتاب کم حجم و ساده از قیصر امین پور است.با این حال حرف های آن -همان طور که خودش می گوید- از دل برآمده است و بر دل می نشیند. موضوع کتاب اجتماعی است٬ حرف هایی که دل را به درد می آورد.جمله ها ساده و کودکانه است ٬ ولی برخی حرف هایش را بزرگ ها هم نمی فهمند. یه ذره از آن را با هم بخوانیم :
« آدم ها مثل کتاب ها هستند
بعضی از آدم ها جلدزرکوب دارند.بعضی جلد سخت و ضخیم و بعضی نازک.بعضی سیمی و فنری هستند.بعضی اصلا جلد ندارند.
بعضی از آدم ها با کاغذ کاهی چاپ می شوند و بعضی با کاغذ خارجی.
بعضی از آدم ها ترجمه شده اند.
بعضی از آدم ها تجدید چاپ می شوند و بعضی از آدم ها فتوکپی یا رونوشت آدم های دیگرند.
بعضی آادم ها با حروف سیاه چاپ می شوند و بعضی از آدم ها حروف رنگی دارند. » ص 17
بی بال پریدن ٬قیصر امین پور٬ 62 صفحه ٬ نشر افق