کران

دواش جز می چون ارغوان نمی‌بینم

کران

دواش جز می چون ارغوان نمی‌بینم

تا کدام اندیشه برون تراود و چه مایه ای داشته باشد.

آخرین مطالب

از بهترین های خانه

دوشنبه, ۸ آذر ۱۳۹۵، ۰۸:۳۷ ب.ظ

از بهترین روزهای در خانه بودن است. پیچاندم و برگشتم به وطن. غمی عجیب در شب های قبل چند روز تعطیلی هست. دیشب این غم سراسر تهران را گرفته بود : ماهایی که برای روزهایی فارغ شده بودیم و از آن شهر تنگ بیرون می زدیم و ساک ها بر دوش ، همه‌ی خستگی های روزهای پیشین در نگاه و شلوغی متروی ترمینال. این‌گونه یک شب عجیب می‌گذرد. شب‌هایی هست که در آن‌ها آدم فقط فکر می‌کند و کاری نمی‌کند. فقط می‌خواهد بگذرد. شب‌ها طولانی شده اند. شب‌ها خاصیتی در دل خود دارند.

اما در خانه بودن دنیایی است.زنگ می‌زند و برای نیم ساعت بیرون می رویم. شهر کوچک است و همه‌ی تصمیمات‌مان یک دقیقه ای است. ده دقیقه بعد پای کوه می رسیم و در سکوتی راه می رویم. از دلتنگی‌ها می‌گوییم و مشکلات و دیوانگی‌ها و برنامه ای برای هفته بعد و دلیل خسته بودن این روزها. خداحافظی است و یک «آخرین امتحانت کی است» که همیشه آخرهایش تکرار می‌شود. از امتحان‌ها و کارها و بقیه چیزهایی که بلای جان‌مان هستند صحبت نمی‌کنیم. فرقی بین چه‌کاره بودن نیست. چه‌بودن را باید فرق گذاشت. پیاده می‌شوم و به خانه برمی‌گردم.

در خانه کنار کتابخانه می نشینم و به همین چیزها فکر می‌کنم. هنوز تازگی خاص خود را حفظ کرده است. زیر کرسی می‌روم. اینجا زمستان شروع شده است...


  • محمدجواد

نظرات (۲)

  • میلاد رضایی
  • چقدر خوشحالم که دوباره مینویسی
    پاسخ:
    خودم هم خیلی خوشحال ام. حالا چطور؟
  • میلاد رضایی
  • چون مطالبی که مینویسی جالبن برام 

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی