کران

دواش جز می چون ارغوان نمی‌بینم

کران

دواش جز می چون ارغوان نمی‌بینم

تا کدام اندیشه برون تراود و چه مایه ای داشته باشد.

آخرین مطالب

شروع دوباره

يكشنبه, ۱۷ بهمن ۱۳۹۵، ۱۱:۲۹ ب.ظ

به طرز غم انگیز و شورانگیزی هفته ها و روزهای کار و دانشگاه شروع شدند. حالا باید چیز مهمی را به زودی تحویل بدهیم و مقدمه درس ها را گوش کنیم و ببینیم کی تاریخ فلان چیز است و بهمان چیز و همه‌ وقت‌مان در همین هماهنگی های بی معنی بگذرد. اولین روز برگشت به این تهران دوست داشتنی است ولی خود شهر خیلی دوست نداشتنی است. کجای این جاهایی که ما بودیم این ازدحام و بی معنی بودن زندگی بود.
این وسط ولی چیزهایی هم هست که امیدوار می‌کند. برای برنامه های بعدی تصمیم می‌گیریم و دیدار تازه رفقا و بعدتر کتاب‌هایی که دوست می‌دارم روی کمد ردیف شده هستند. گذر از صحاری ایران را شوقی دارم برای خواندنش. در پیش رو کارهایی جدی هست برای انجام دادن و بی حوصلگی و با حوصلگی و همه‌ی این ها با هم. تصمیم‌هایی در رو‌به‌رو هست که باید گرفته شود و این من را با زندگی سرشته می‌کند و امیدوار که هر تصمیمی که می‌گیریم خودتر می‌شویم و «من» ما «من» تر.
آدم اگر کاری انجام ندهد می ‌میرد. همینطور است اگر خلاصه بشوم در همین هماهنگی‌ها و امتحانات یه لا قبا و خوشی های دو روزه. عجیب دنیایی هست و سهل ممتنع است.

  • محمدجواد

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی